میگفت..
اگر چیزی رو عمیقاً میخوای
رهاش کن..
اگر مال تو باشه برمیگرده..
اگر هم نه
حتماً نباید باهاش شروع میکردی..
ملت زیر آب زن..
با توام..
تو ..
ای حضور مبهم بدوی..
ای که دوستت دارم..
تمام فلسفهام، جا مانده در حریر آتشین اندامت..
و تو را ناگهان گم کردم..
شاید میان آن شمعدانیها
حوالی آن دورهای ناممکن..
جایی میان رد پای اشکهایم..