-
۷۶
سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 14:55
مرا عفو کنید نعشگی‌های از دست رفته..
-
۷۵
سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 03:30
درد یعنی اشک‌های آرام شبانه‌ی تو.. طاقت بیار بانو.. طاقت بیار
-
۷۴
دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 01:32
نیستی تو .. بغض‌هایم گره خورده‌اند به ابرهایی که حتی حادثه‌ی باران را از یاد برده‌اند..
-
۷۳
دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 00:41
در تاریکی خیابان‌های یخ زده احتمال آن آغوش گم..
-
۷۲
یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1391 12:47
نه کوهی بود که فرهادش تو شوی.. نه آن دیوارهای فاصله.. میان من و تو یک دو حرفی بزرگ بود.. " او "
-
۷۱
یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1391 12:25
نزدیک دورها..
-
۷۰
یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1391 12:07
وای از این زندگی درختی یک‌جا بودن و برگ‌ها را به باد دادن..
-
69
جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1391 02:23
پروانه‌ای که می‌رفت، به صیادی که برمی‌گشت لبخند می‌زند هنوز.. "محمد موسویان"
-
68
جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1391 01:23
آدم وقتی سرش از تنش جدا شد، دیگر هیچ متد تلقین به نفسی به دردش نمی‌خورد که بگوید نخیر.. سرم به تنم چسبیده... "سعی کن اینو درک کنی عزیزم.."
-
۶۷
چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1391 01:06
می‌بینی؟ داری آرام آرام کم می‌شوی از زمزمه‌ی آب.. هیاهوی گنجشک‌های آن خیابان ۱۲ متری داری پاک می‌شوی از حافظه‌ی صبح.. دیگر هیچکدام از کافه‌ها از تو یاد نمی‌کنند.. و من خشک و مات تنها برایشان دست تکان می‌دهم..
-
۶۶
چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1391 00:39
ثانیه ها می گویند شب از نیمه گذشته و من می دانم.. این بار هم نمی‌آیی...
-
۶۵
سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1391 23:17
از مرز تمام نیستان‌ها بگذر ای لرزش سرد و گنگ که نمی‌دانمت درست..
-
64
سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1391 22:07
دلم تنگه برای اونایی که بودن و نیستن حالا..
-
63
یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 16:43
با نگاه خسته‌اش زل می‌زند به من.. نگاهش شبیه آدم‌هایی است که به سمت چوبه‌ی دار می‌برندشان... می‌گویم: اگر خواستی کارت بفرستی، تاریک و مهیب و ترسناک باشد بیشتر دوست خواهم داشت.. چشم‌هایش نزدیک می‌شوند.. کک و مک‌های صورتش هم... می‌گوید.. از روزهای خوبی که خواهند آمد می‌گوید.. از همان حرف‌های صد من یک غازی که خودش هم...
-
۶۲
شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 15:30
غریب آن غربت واژه است که وقتی هست دیگر فرقی نمی‌کند تو در غربت باشی یا غربت در تو..
-
۶۱
شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 11:57
خسته‌ام از این هبوط..
-
60
شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 01:07
ثانیه به ثانیه بی‌انتهاتر از توان اتاقم می‌شوی..
-
59
جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1390 19:13
از اوج سرسپردگی‌های شب سایه‌ی مردی می‌افتد که شبیه خودش نیست..
-
58
جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1390 16:18
بیا امروز را سر کنیم با سیگارهایی که نخ، نخ، وجودمان را می‌کشند.. شاید که باز شود کلاف کهنه‌ی بغض‌هایمان..
-
۵۷
پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 16:05
عشق‌های من می‌میرند.. حتی پیش از تولد..
-
۵۶
پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 15:33
این روزها عجیب درگیر آرامشی شده‌ام که مدام بر سرم فرو می‌آید..
-
۵۵
جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 14:47
در کجای پاییزهایی که خواهند آمد، پنهانی؟!
-
۵۴
جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 13:30
این وطن هیچگاه برای من وطن نبود..
-
۵۳
چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 00:21
هرگاه به این کلمه "مرگ" فکر می‌کنم، ناگزیر به این نتیجه میرسم که خالی از محتواست... چیزی غیر قابل لمس و دور از ذهن... آنجا، در آن خانه‌ی قدیمی گوشه‌ی شهر... میان درختان توت... دوران نقاهتش را پشت سر می‌گذاشت... در واقع آماده‌ی مرگ می‌شد... برای ملاقاتش حق نداشتم گل ببرم.. یکی از شعر‌هایش را تا کرده بودم در...
-
۵۲
دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 21:54
و شاید جالب‌ترین قسمتش اینه که همه‌ی عاشق‌ها یه روز همدیگر رو نا امید می‌کنند.. بدون استثنا!
-
۵۱
یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 13:42
...stay with me
-
۵۰
چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 11:34
رانندگی شعور می‌خواد اینو باید به شرایط داشتن گواهی‌نامه اضافه کنن.. + رفته تو کما نگرانم..
-
۴۹
سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 17:55
و زندگی برای ما واژه‌هایی شد از چند سطر نا تمام..
-
۴۸
سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 17:32
میشه اینقدر نیای تو فکر من؟ لطفا؟!
-
۴۷
سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 10:25
هنر عشق ورزی به سبک ژان پل سارتری..